ذهنیت ازدواج در هفت گامباید به سن ازدواج رسیده باشی تا کم کم متوجه شوی اطرافیانت وقتی با تو روبه رو می شوند، سخنان، سؤالات و حتی شوخی هایشان حول موضوع ازدواج می چرخد. - هر که از راه می رسد گویی تنها دغدغه اش سروسامان دادن به زندگی توست، سؤالی از سر کنجکاوی، دلسوزی و یا حتی باز کردن باب گفت وگو از تو می پرسد. این سؤالات و جملات هم معمولاً تکراری هستند. مثلاً اینکه دیگه وقتشه برات دست و آستین بالا بزنند، تا کی می خوای همین جور علاف و بی مسئولیت زندگی کنی؟ تا دیر نشده ازدواج کن وگرنه فرصت هات رو از دست میدی و . گاهی حتی این جملات به سمت دیگری می روند. مثلاً: تا مجردی سعی کن از زندگیت لذت ببری وگرنه بعد از ازدواج حسرت این روزها را خواهی خورد، تا زمانی که ازدواج نکردی می تونی به دنبال پیشرفت و موفقیت باشی، بعد دیگه امکان نداره بتونی برای خودت وقت بگذاری . گاهی هر دو نوع این جهت گیری ها، شکلی مطلق گرایانه ای به خود می گیرند. گویی بدون ازدواج ادامه زندگی امکان پذیر نیست (بالاخره هر دختر و پسری باید ازدواج کنه، اگر ازدواج نکنی، پس می خوای چیکار کنی؟ مگه میشه تا آخر عمر مجرد بمونی!؟) و یا اینکه به طورکلی ازدواج یک اشتباه بزرگ در زندگی تلقی می شود و هرگز نباید زیر بار این مسئولیت رفت (مگه ما که ازدواج کردیم به کجا رسیدیم؟ اگه ما هم آن زمان که ازدواج کردیم عقل ا برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |