مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
یکشنبه، 7 اسفند 1401 ساعت 07:002023-02-26سياسي

وقتی پسرخاله زن عموی باجناق خواهرزاده نانوا مانع شهادت یک رزمنده شد!


یک رزمنده ته دره رفته بود تا برای دیگران یخ بیاورد.

هنگام برگشت درست یک خمپاره، کنار پایش منفجر شد.

همه فکر کردند او شهید شده است، اما رفاقت او با عزراییل مانع از شهادتش شد! - به گزارش سایت قطره و به نقل ازگروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، یک روز یکی از بچه های گردان ته دره ای رفته بود تا برای رزمندگان یخ بیاورد.

موقع برگشتن، عراقی ها پیش پای او را با خمپاره هدف گرفتند.

همه سراسیمه از سنگر بیرون آمدند.

خبری از او نبود و بغض گلوی هم رزمان را گرفته بود که بدون شک حتماً شهید شده است.

داشتند آماده می شدند تا به پایین دره بروند که دیدند طرف بلند شده و لباس هایش را می تکاند.

با تعجب پرسیدند: چی شد؟ او با خونسردی تمام جواب داد: با حضرت عزراییل آشنا در آمدیم.

پسرخاله زن عموی باجناق خواهرزاده نانوای محلمان بود.

خیلی شرمنده شد.

فکر نمی کرد من باشم، و الا امکان نداشت بگذارد بیایم.

هر طور بود مرا نگه می داشت! دعایی به سبک جبهه برای اثر نکردن ترکش ها! یکی از رزمندگان استاد سر کار گذاشتن بچه ها بود.

روزی از یکی از برادران پرسید: شما وقتی با دشمن روبه رو می شوید برای آنکه کشته نشوید و توپ و تانک آن ها در شما اثر نکند، چه می گویید؟ برادر دیگر خیلی جدی جواب می داد: البته بیشتر به اخلاص بر می گردد، و الا خود عبادت به تنهایی دردی را دوا نمی کند.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

وقتی پسرخاله زن عموی باجناق خواهرزاده نانوا مانع شهادت یک رزمنده شد!

وقتی پسرخاله زن عموی باجناق خواهرزاده نانوا مانع شهادت یک رزمنده شد!