مسجدی که حامی فرزند آوری شد

به گزارش سایت قطره و به نقل ازخبرگزاری فارس از شیراز، یک ظهر پاییزی دل انگیز را برای زیارت امامزاده سید علاءالدین حسین برگزیدم و قدم زنان راهی زیارت شدم، در مسیر نسیم خنک پاییزی می وزید و صورت درختان تنومند پیاده راه را نوازش میکرد و برگ های زرد و نارنجی آن را میهمان عابرانی که رهسپار زیارت شده بودند می کرد، همزمان صدای خش خش برگ ها گوش نوازی میکردند که نوای دلنشین اذان در آسمان پیچید و فضا را غرق در آرامش کرد.

فاصله را تا حرم مطهر برسی کردم، مسافت زیادی مانده بود و در این فرصت محدود برای اقامه نماز جماعت به آنجا نمی رسیدم؛ به دنبال راه چاره ای میگشتم که خانمی با چادر رنگی به همراه دختر کوچک و بامزه اش را دیدم که با سرعت در حال رفتن به جایی بود حدس زدم که از محلی هاست و می خواهد خود را به صفوف نماز جماعت برساند من نیز بدون اطلاف وقت او را صدا زدم و آدرس نزدیک ترین مسجد محل را پرسیدم، لحظه ای توقف کرد و با لبخند گفت، همین نزدیکی است به دنبالم بیا.

به همراه او رفتم و چند دقیقه بعد به مسجدی محلی رسیدیم و به صف نماز جماعت پیوستیم.

پس از اتمام نماز، حضور کودکان و مادران جوان در مسجد نظرم را به خود جلب کرد پس به سراغ خانم جوان  رفتم که به گرمی از من استقبال کرد و خوش آمد گفت و انگار می دانست چه در ذهنم می گذرد پیش از آنچه چیزی بگویم گفت: اینجا معروف به مسج�