«باید می ومدم تا دشمنامون بفهمن کت تن کیه» ایرانی باخت نمیدهبا این کهولت سن می توانست در خانه بنشیند و یک چای قند پهلو برای خودش بریزد و از کنار بخاری دلش را روانه خیابان ها کند اما وقتی این جمله ها رو به لیلا خانم که از قضا فوتبالی هم بود گفتم، - خبرگزاری فارس ـ مهرآسا جانعلی پور از شب قبل ساعت را کوک کردیم و به امید فردا چشم های مان را بستیم، صبح که شد، بند کفش های مان را محکم بستیم، یک یاعلی (ع) گفتیم و راهی شدیم. راهی یک راهپیمایی خانوادگی. به محل شروع راهپیمایی رسیدیم. پخش ترانه های نوستالژیک و انقلابی، فضای میدان طالقانی قائمشهر را زیباتر کرد و ذهن دهه چهل و پنجاهی ها را به بهمن 57 سوق داد. عاشقان دیروز و امروز انقلاب خمینی (ره) از تمامی خیابان های منتهی به میدان آیت الله طالقانی شهرستان قائمشهر خود رابه هم رساندند. یکی دست در دست پدر داشت و دیگری گوشه چارقد مادرش را گرفته بود. یکی با پای خودش آمده بود و دیگری چرخ های ویلچرش را با نهایت قدرت می چرخاند تا به موقع برسد و از قافله جشن انقلاب جا نماند. خیلی ها هم مثل پسرم ویهان، برای نخستین بار این فضای پرشور را تجربه می کردند و با ذوق تمام پرچم های کوچک کاغذی شان را تکان می دادند. کم کم بساط چای و شربت صلواتی هم پهن شد. گلویی تازه کردیم. برچسب ها: راهپیمایی - خیابان ها - آیت الله طالقانی - طالقانی - قائمشهر - خبرگزاری فارس - خیابان |
آخرین اخبار سرویس: |