مطالب مرتبط:
مداحی حماسی بسیار زیبا از حمایت از مردم غزه و حاج قاسم سلیمانی/حسین طاهری
حاج آقا...هارداسان...؟!
ببینید | روایت سوزناک از جزییات مراسم تدفین شهید رییسی از زبان حاج منصور ارضی: اجازه ندادیم!
ویدئو| روایت سوزناک از جزییات مراسم تدفین شهید رییسی از زبان حاج منصور ارضی
داریوش ارجمند: بالا آوردن عکس حاج قاسم در سازمان ملل توسط آقای رییسی یک کار استثنایی بود که در تاریخ نظیر ندارد
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
سه شنبه، 8 خرداد 1403 ساعت 12:052024-05-28سياسي

حاج حسین همدانی مرا «سقا» کرد


از پشت پنجره برایمان دست تکان می داد که یعنی منزل ما همین جاست.

در را برایمان باز کردند و خانمش با چادر قهوه ای گل گلی در آستانه در قرار گرفت.

- ما را به داخل منزل راهنمایی کرد.

از پله ها که بالا رفتیم، طبقه اول مردی خوشرو با موهای یکدست سفید در انتظارمان ایستاده بود.

این مرد همان کسی است که به سقای فتح خرمشهر معروف است.

بعد از سلام و احوالپرسی روی مبل روبروی او جای گرفتیم.

لبخند همچنان بر روی لبانش بود و به گرمی با ما احوالپرسی می کرد.

خانمش اما محجوب و خجالتی در گوشه ای از پذیرایی دقیقاً دم آشپزخانه نشسته بود و ما را تماشا می کرد.

حاج علی آقا صیادزاده، سقای داستان ما، در همان ابتدا به عکس برادران شهیدش اشاره کرد و ما را متوجهشان کرد که در قابی دقیقاً روی پنجره گلخانه زیبایشان رخ نمایی می کرد.

می گفت: شش برادر بودیم که سه نفرشان به رحمت خدا رفتند، دو نفرشان مجروح جنگ بودند.

حاج آقا محمد که مجروح جنگ بود و حسن آقا هم به شدت شیمیایی شده بود، البته من هم کنارش بودم و جفتمان شیمیایی شدیم اما چون ایشان مسئولیت داشت، ماسکش را درآورد و به راننده در اختیارش داد.

خدا را شکر آن دوستمان که ماسک زده بود، حال خوبی دارد.

او که متولد 1329 است، ادامه می دهد: دو دختر و دو پسر دارم.


برچسب ها: احوالپرسی - حسین همدانی - پنجره - برادر - مجروح - فتح خرمشهر - آشپزخانه
آخرین اخبار سرویس:

حاج حسین همدانی مرا «سقا» کرد

حاج حسین همدانی مرا «سقا» کرد