چشم انتظار مرگ«هبه ابوندی» را به خاطر دارید؟ شاعر عرب زبان غزه، دخترک لاغراندامی که یک روز موشک ها توی خانه پیدایش کردند! این داستان کوتاه هبع است؛ زنی که جنگ به او یک داستان بلند بدهکار بود. - هبه ابوندی را به خاطر دارید؟ شاعر عرب زبان غزه، دخترک لاغراندامی که یک روز موشک ها توی خانه پیدایش کردند! این داستان کوتاه هبه است؛ زنی که جنگ به او یک داستان بلند بدهکار بود. خبرگزاری مهر ؛ گروه مجله _ اسماً خواجه زاده: آدم ها در دو قدمی مرگ چطور فکر می کنند؟ چطور حرف می زنند؟ چطور زندگی می کنند و از همه مهم تر این که چطور می میرند؟ اینکه یک آدم به چه فکر می کرده و چه آرزوهای کوچک و بزرگی داشته که ناگهان ملک الموت روبرویش ایستاده که فرصت تمام شده حرف عجیبی است. با این فرض هرکسی، در هر سنی و در هرجای دنیا بمیرد کلی آرزوی نیمه تمام دارد. هبه ابوندی را به خاطر دارید؟ شاعر عرب زبان غزه را می گویم؛ دخترک لاغراندامی که یک روز موشک ها توی خانه پیدایش کردند! با این مقدمه، روزهای آخر هبه را یک دور ببینیم، لابه لای آرزوهایش زندگی کنیم و در نوشته هایش کمی جستجو کنیم. این داستان کوتاه زنی است که جنگ به او یک داستان بلند بدهکار بود: 8 اکتبر 2023: شبِ شهر تاریک است منهای روشنایی موشک ها. برچسب ها: داستان - داستان کوتاه - داستان بلند - موشک ها - دخترک - موشک - شاعر |
آخرین اخبار سرویس: |