از تحریک احساسات مخاطب تا شریک جرم شدن با صدام!محمد مهدی شیخ صرافما ضعیف نیستیم، اما احساسات رقیقی داریم که توی تاریکی چند برابر می شود؛ فرقی ندارد مجلس روضه باشد یا سالن سینما. - فیلسماز دوست داشته روضه باز بخواند تا همراه هم گریه کنیم. تشخیص داده از اول تا آخر به احساسات من مخاطب حمله کند و آن را برانگیزاند، قبول. همه این ها حتی با یک لحظه از آنچه به قادر گذشته برابری نمی کند. واقعیت آنچه رخ داده بسی سنگین تر، عمیق تر و دردناک تر از چیزی است که روی پرده سینما می بینیم، پس می پذیریم از طریق تحمل همین فشار به آن نزدیک شویم. آیا واقعا همه چیز اینقدر اتفاقی بود؟ این تلخی بی پایان روانه قلب تماشاگر می شود که بگوید خلبان میگ بمب افکن داشت از سردشت برای ناهار ظهر برمی گشت خانه پیش زن و بچه که سر راه عشقش کشید بمب تاول زای باقی مانده را جایی ول کند و صاف خورد توی سر زن و بچه اوس قادر؟ انگار که تانکر گازوییل در اثر خواب آلودگی راننده چپ کرده باشد! جالب تر آنکه هیچ جا هیچ اسمی از آن حکومتی که این کار را کرد نمی آورد. محافظه کاری برای چه؟ روایت آن همه مصیبت را به جان بخریم که اسمی از جنایتکار و آن هایی که آن بمب شیمیایی لعنتی را دستش دادند و بعدش این کشتار را به تماشا نشستند نیاید؟ جنایت را محکوم کنیم و به پای قربانیان آن مویه کنیم، اما جنایتکار را سانسور؟ چه دردناک! روش تازه سازنده ما برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |