در انتظارِ نفسساعت دو بعدازظهر است و آفتاب گرم و خشک اصفهان رمقی برایشان نگذاشته، زیر سایه درختان و روی چمن های فضای سبز، پتو و زیرانداز انداخته و با سبدهای خوراکی و فلاکس چای، - اینجا ساکت و صبور نشسته و انتظار می کشند. زن و مرد، پیر و جوان و حتی کودکان در گرمای بعدازظهر تابستانی اصفهان، اینجا در محوطه بیمارستان الزهرا(س) به انتظار خالی شدن تخت و یا مرخص شدن بیمارشان هستند. بیشترشان روزهاست اینجا نشسته و به درهای بیمارستان چشم دوخته اند. بلاتکلیفی، درد بزرگی است که به جانشان افتاده و نمی دانند تا کی و با چه امیدی باید اینجا منتظر بمانند. روزهای سختی پشت سر گذاشته اند؛ ابتلا به کرونا و بیماری یک طرف، پیدا کردن تخت خالی و بستری کردن بیمارشان از طرف دیگر آن قدر خسته کننده و طاقت فرسا بوده که دیگر رمقی برایشان نماند. اگرچه بیشترشان بعدازاین روزهای سخت هنوز هم راحت نشده اند و هم زمان با اضطراب و نگرانی از وضعیت بیمارشان باید به فکر تهیه دارو و هزینه های درمان باشند. چهره هایشان در هم و چشم هایشان خسته و بی فروغ است و صدایشان به سختی شنیده می شود، اگرچه اینجا ساکت نشسته و در فکر فرورفته اند، اما معلوم است در دلشان غوغاست. این روزها کار و زندگی شان شده خیره شدن به درهای بیمارستان تا ببینند سرنوشت برایشان چه رقم زده است. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |