مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
چهارشنبه، 10 شهریور 1400 ساعت 10:252021-09-01فرهنگي

داستانی از یک مادر شهید در «تنها گریه کن»


«محکم تر زدم شاید به هوش بیاید؛ فایده نداشت.

دست انداختم و بچه را از شکمِ پاره زن بیرون آوردم، به این امید که حداقل بتوانم طفل معصومش را نجات دهم؛ - محکم تر زدم شاید به هوش بیاید؛ فایده نداشت.

دست انداختم و بچه را از شکمِ پاره زن بیرون آوردم، به این امید که حداقل بتوانم طفل معصومش را نجات دهم؛ولی بدن سرخ و سفید نوزاد ماند روی دستم؛بی اینکه مجال داشته باشد گریه کند.

به گزارش سایت قطره و به نقل ازایسنا، کتاب تنها گریه کن ؛ روایت زندگی اشرف سادات منتظری، مادر شهید محمد معماریان است.

نام اکرم اسلامی به عنوان نویسنده بر این کتاب به چشم می خورد و انتشارات حماسه یاران کتاب تنها گریه کن را در 264 صفحه به چاپ رسانده است.

با مطالعه این اثر کتاب متوجه می شویم نویسنده کوشیده است تا تصویری کوتاه و مختصر از یک عمر زندگی و ولایت پذیری و فرمان برداری زنی را نمایش دهد که در تاریخ انقلاب رشد کرد و اثرگذار بوده است.

در سطری هایی از کتاب تنها گریه کن می خوانیم: مچ دست هایش را گرفتم، قدرتم را جمع کردم و همانطور که عقب عقب میرفتم، به زحمت می کشیدمش سمت خودم.

پاهایش تکان میخورد و ردّ خون می ماند روی زمین.

نگاهش از خاطرم دور نمی شود.

مات شده بود.

زدم توی صورتش و فریاد کشیدم: نفس بکش! ولی بی جان تر از این حرف ها بود.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

داستانی از یک مادر شهید در «تنها گریه کن»

داستانی از یک مادر شهید در «تنها گریه کن»