روایت کارآفرینی در «دهکده ازانی»/ از دستفروشی تا صادرات محصول به تگزاس و توکیو«فاطمه ازانی» کارآفرین نمونه ملی؛ روی تنه درختی که زندگی را فریاد می زد وسط حیاط سنگی نشست و گفت «دوست دارم با فروش محصولات تر و تازه و فرآوری شده و پذیرایی در دهکده حال خوش را به مردم هدیه بدهم و کنار حال خوش و لبخند رضایت آنها خوشحال باشم. - خبرگزاری فارس- همدان، سولماز عنایتی: مهم توانستن است وقتی همه فکر می کنند نمی توانی و نمی شود این جمله را وقتی هیزم های نم خورده را در اجاق آتشی می ریخت می گفت؛ اجاق را چاق کرد تا دمنوش پونه و آویشن خوب دم بکشد. چهار انگشت آن طرف تر از کتری سیاه سوخته دمنوش، قابلمه مسی میزبان غلغل آش دوغ بود و عطر نعناداغ و پیازداغ در هوا پیچیده بود، ریزه ریزه های باران و آسمان مه گرفته هم که دیگر هیچ، این پازل زیبایی ها را تکمیل می کرد. روی تنه درختی که زندگی را فریاد می زد نشست و گفت هدف، باعث ایستادگی در برابر مشکلات می شود انگار چشمانش به دیدن و گوش هایش به شنیدن زیبایی عادت کرده است، من هم نشستم، درست روبرویش؛ رد سرما بر تنم نقش بسته بود ولی هُرم نفس ها و حرف های قشنگ قشنگش دلم را گرم می کرد. صحبت بین ما گل کرد تا اینکه داستان دهکده ازانی را پرسیدم، بدون وقفه گفت دوست دارم با فروش محصولات تر و تازه و فرآوری شده و پذیرایی در دهکده حال خوش را به مردم هدیه بدهم و کنار حال خوش و لبخند رضایت آنها خوشحال باش برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |