مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
جمعه، 28 آبان 1400 ساعت 07:452021-11-19سياسي

مثل ماهی از دست فرمانده اش لیز می خورد و راهی عملیات می شد


شهید همت درباره شهید عباس ورامینی می گفت: از روز اول که به ستاد لشکر 27 آمد، به زور او را رییس ستاد گذاشتیم.

مثل ماهی بود که مرتب می خواست از دست آدم لیز بخورد و توی دریای عملیات برود.

- خبرگزاری فارس _ گروه حماسه و مقاومت: مادر عباس ورامینی شبی خواب دیده بود، در بیابانی پر رمز و راز، در مقابل تپه ای مملو از مروارید زیبا و درخشنده قرار دارد.

مردی روحانی و نورانی نیز با عمامه ای سفید در کنار تپه قدم می زند.

وقتی مادر نزدیک تپه می شود، آن مرد نورانی، یکی از مرواریدها را به او نشان می دهد و می گوید: این مروارید از آن توست.

عکسی از دوران نوجوانی عباس ورامینی مروارید درخشندگی عجیبی دارد و مادر عباس آن را بر می دارد.

بعدها مادر عباس، خوابش را برای یک نفر تعریف و او این گونه تعبیر می کند که خداوند به تو فرزندی می دهد که نمونه است.

سرانجام خواب مادر عباس در 5 بهمن ماه سال 1333 تعبیر شد ودر ظهر آن روز عباس در تهران چشم به جهان گشود.

او از کودکی شاد، با نشاط، مذهبی، فعال و زرنگ بود.

از نوجوانی نیز در دهه اول محرم در خانه دیده نمی شد.

دوستان و همسالانش را در محل جمع می کرد و هیأت تشکیل می داد تا به سینه زنی و زنجیرزنی بپردازند.

عاشق سیدالشهدا (ع) بود و در محل به او عباس علمدار می گفتند.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

مثل ماهی از دست فرمانده اش لیز می خورد و راهی عملیات می شد

مثل ماهی از دست فرمانده اش لیز می خورد و راهی عملیات می شد