گفت وگو با جوان بلوچی که ناجی دو کودک شد/ خودم را جای پدر و مادر کودکان گذاشتم و به آب زدمخودم را جای پدر و مادر این کودک می گذارم، بی خیال مدارک و گوشی تلفن همراهم که غرق آب و گل شده اند، شدم و دوباره به سیلاب زدم و به هر سختی بود توانستم دست بچه دوم را هم بگیرم به حاشیه رودخانه هدایت کنم. - بُعد مصافت اجازه حضور در روستای کلگان را به ما نمی دهد؛ با هر سختی که بود شماره تلفن همسر مرد فداکار ماجرا را پیدا کردیم و به صورت تلفنی با او به گفت وگو نشستیم. این مرد فداکار بلوچ نصیر سخنور نام دارد، نه دکتر است و نه مهندس، به قول همسرش مردی ساده و مظلوم است که سواد ندارد اما منش و معرفت و غیرت دارد و به رسم انسانیت کاری ارزشمند انجام داده است. نصیر می گوید: ما در روستای کلگان سراوان زندگی می کنیم، خانه ما رو به روی رودخانه است به خاطر بارندگی ها رودخانه پر شده بود، روز حادثه حوالی ساعت 6 عصر وقتی ناگهان صدای کمک خواستن دو کودک را شنیدم، با سرعت از خانه بیرون دویدم و دیدم آب رودخانه از دور دو کودک را که گویا با موتور می خواستند از عرض مسیل عبور کنند، با خود می آورد، رو به کودکان فریاد زدم که از آب خارج شوید اما دیدم نمی توانند و مرتب درخواست کمک می کنند. برای همین مجبور شدم به آب زدم تا شاید بتوانم کمک کنم. شدت آب نسبتا زیاد بود، گل و لای هم همراه آب در حرکت بود و دویدن را در آب مشکل می کرد، به هر زحمتی بود با کمک خدا خود را به برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |