نیم قرن قلم زنی برای تحقق یک آرزو/ «سید محسن» از افراد خاصی سفارش کار می گیردصدای چَکش هایی که از ارتفاع بر سر قلم ها فرود می آمدند تنها صدایی بود که سیدمحسن می شنید، با هر ضربه نقطه ای بر روی فلز ایجاد می شد که جمع این نقاط قرار بود نقشی شود ماندگار. - خبرگزاری فارس چهارمحال و بختیاری؛ مریم رضی پورطرح و نقوش روی دَر نظر هر بیننده ای را جلب می کرد آن قدر زیبا و ظریف بودند که می توانستی ساعت ها سرپا بایستی و محو تماشایشان شوی. هر نقشی به وسیله قلمی و با ضربه چکشی شکل گرفته بود اما این نقوش انگار اینجا و در این مکان روح داشتند. دستانش را روی درب ورودی حرم گذاشته و نقوش را لمس می کند، گوشه پایین دَر خیلی ظریف و کوچک نوشته شده بود اثری از سید محسن احمدی، دستی روی اسم می کشد چند دقیقه ای می شود که آن جا ایستاده و محو تماشاست، به قیافه اش که می خورد 60 سالی سن داشته باشد حالا کمی بیشتر یا کمتر، به نظر خوش رو و مهربان بود انگار همین دیروز بود که دست به قلم و چکش شد. صدای چَکش هایی که از ارتفاع بر سر قلم ها فرود می آمدند تنها صدای محیط بود آفتاب پاییزی به قرمزی می زد، سید محسن عرق پیشانیش را گرفت، خیابان های شهر شلوغ بود اما صدای مردم در میان صدای چَکش ها گُم شده بود، محسن تازه وارد این کارگاه شده بود. صدای چَکش هایی که از ارتفاع بر سر قلم ها فرود می آمدند تنها صدایی بود که برای محسن شنیده می شد، با هر ضربه نقطه ای بر ر برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |